چطور تریدر شویم؟ تریدر شدن چقدر زمان میبرد؟
کسب درآمد از ترید موضوعی است که در گوشه ذهن افراد زیادی وجود دارد. در شرایطی که صحبت از درآمد دلاری میشود و اوضاع اقتصادی هم مناسب نیست، تریدر شدن برایمان جدیتر میشود. در همین ابتدا بهتر است بدانید که اکثر تریدرها با ضرر از بازارهای مالی خارج میشوند؛ بنابراین در مسیر تریدر شدن، ره یکساله را نمیتوان در یکشب رفت. خلاصه کلام این است که تبدیل شدن به یک تریدر موفق، نیاز به کسب دانش و تجربه دارد.
برای ترید کردن سبکهای مختلفی وجود دارد و همه تریدرها مثل هم رفتار نمیکنند. شخصیت، دانش، زمان و تجربه شما در سبکی که انتخاب میکنید، اثرگذار هستند. باید مدتی در بازار حضور داشته باشید و تجربه کسب کنید تا بتوانید سبک مناسب خودتان را انتخاب کنید. در ادامه به ۴ سبک اصلی ترید کردن اشاره میکنم و پیشنهاد میکنم برای آشنایی کامل با هر کدام، مقاله آنها را مطالعه کنید.
اسکلپینگ (Scalping): این سبک را میتوان کوتاهمدتترین روش دانست که تریدرها روی نوسانات آنی معامله را باز کرده و بعد از چند دقیقه از آن خارج میشوند. اسکلپینگ ریسک و استرس بالایی دارد، سرمایه نسبتا زیاد میخواهد و زمان زیادی را هم باید پای چارت باشید.
ترید روزانه (Day Trading): در این روش پوزیشن تریدر یک یا چند روز باز میماند. در ترید روزانه ریسک، استرس و سرمایه مورد نیاز نسبت به اسکالپ کمتر است، اما تحلیلهای بیشتری نیاز دارد.
نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading): این روش را میتوان میانمدت محسوب کرد که در آن بر اساس روند بازار، معاملهها برای چند روز یا چند هفته باز میمانند. سوئینگ تریدرها میتوانند به عنوان شغل دوم در بازارهای مالی فعالیت کنند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading): پوزیشنها در این سبک برای مدت طولانی باز هستند و تریدرهای این سبک، نسبت به اتفاقات بزرگ واکنش نشان میدهند.
تریدر شدن چقدر زمان میبرد؟
در ابتدا باید گفت که زمان مورد نیاز برای تریدر شدن برای هر شخص متفاوت است. در اینجا سعی میکنیم که روند تریدر شدن را تا حدی برای شما از نظر زمانی بشکافیم. شما با توجه به توانایی و نوع شخصیت خود، میتوانید این زمان را برای خود شخصیسازی و محاسبه کنید.
۱. زمان لازم برای شناخت خود
این مرحله قسمتی است که برای همیشه با آن سر و کار دارید؛ پس بهتر است بهخوبی روی آن وقت بگذارید. اصطلاحات فومو (FOMO) و فاد (FUD) حتما به گوشتان خورده است. بهصورت خلاصه باید گفت که طمع، ترس، رویابافی، شکیبا بودن و کنترل هیجان ۵ عاملی هستند که باعث موفقیت یا شکست یک تریدر میشوند.
اگر بخواهیم دقیقتر صحبت کنیم، در واقع این ۵ عامل، تفاوت بین یک تحلیلگر با یک تریدر را مشخص میکنند. افراد زیادی هستند که تحلیلگرهای خوبی در بازارهای مالی به حساب میآیند، اما وقتی نوبت به عمل کردن و وارد کردن سرمایهشان به بازار میشود، تبدیل به انسانهایی کاملا متفاوت میشوند که حتی به ابتداییترین اصول خودشان نیز پایبند نیستند.
✅مثال ۱: فرض کنید شما به مباحث تکنیکال تسلط دارید و حتی یک ستاپ معاملاتی شخصیسازیشده نیز برای خود طراحی کردهاید. با فعال شدن آن ستاپ در نمودار مثلا بیت کوین، پوزیشن معاملاتی خود را باز میکنید. بازار پس از آن در خلاف جهت مورد پیشبینی شما حرکت میکند و با نزدیک شدن به حد ضرر شما ممکن است شما به جای تحلیل شرایط جدید، همچنان به تحلیل اولیه خود متعصب بمانید و حد ضرر را برای فعال نشدن پایینتر بیاورید.
در بیشتر مواقع این موضوع منجر به از دست رفتن بیشتر سرمایه شما میشود. حال فرض کنید در همین مثال دست به حد ضرر خود نمیزنید و با فعال شدن آن، حتی پوزیشن در خلاف جهت معامله اولیه خود باز میکنید. در صورتی که این حالت از روی هیجان نباشد و با تحلیل صورت گرفته باشد، ۲ موضوع را اثبات میکند. یکی اینکه شما به تحلیل خود پایبند هستید و زمانی که حد ضرر شما فعال شود، دیگر در آن پوزیشن باقی نمیمانید. موضوع دوم قابلیت مدیریت و آپدیت تحلیل شما در شرایط سخت است که حتی حاضر شدهاید بر خلاف تفکر اولیه خود عمل کنید.
✅مثال ۲: فرض کنید یک دارایی مثل اتریوم خریدهاید و قیمت آن در حال بالا رفتن است. شما با توجه به سبک معاملاتی خود یک حد سود در نظر گرفتهاید. قیمت به نقطه حد سود شما نزدیک میشود و مطابق روال بازار در حال رشد، خبرهای خوبی هم پیرامون اتریوم منتشر میشود. در بیشتر مواقع در این حالتها در صورتی که به تحلیل خود وفادار نمانید، بازار پس از بالا زدن به زیر قیمت حد سود شما باز میگردد و چون حاضر نیستید موقعیت جدید را قبول کنید، منتظر میمانید که مجددا قیمت افزایش یابد؛ غافل از اینکه در ادامه تمام سود شما از بین خواهد رفت.
✅نتیجهگیری: مثالهای زیادی برای فهمیدن اهمیت شکلگیری شخصیت معاملاتی وجود دارد. در هر ۲ مثال بالا، شخص به مباحث تحلیلی مسلط است، اما با ضرر از بازار خارج میشود. در واقع تفاوت بین تریدر و تحلیلگر، در مسائل روحی است. پس ابتدا فکر کنید که ۵ عامل گفته شده در شما به چه شکلی قرار دارد. خاطرات خود را به یاد بیاورید که در لحظات حساس زندگی آیا قدرت کنترل مثلا ترس خود را داشتهاید؟ پس از آگاهی از وضعیت روحی خود میتوانید استراتژی را انتخاب کنید که کمترین تماس با نقطه ضعف شما را داشته باشد. همچنین میتوانید در جهت برطرف کردن نقاط ضعف شخصیتی خود اقدام کنید. بنابراین من فکر میکنم حداقل یک هفته برای شناخت خود و کمک گرفتن از مشاور در این زمینه نیاز باشد و حداقل ۲ هفته برای نوشتن خط قرمزها و نقطه قوتهای شما نیاز باشد تا سعی کنید در مراحل بعد استراتژی معاملاتی خود را بر مبنای این خروجیها تنظیم کنید.
۲. زمان مورد نیاز برای آشنایی با بازارهای مختلف
همانطور که گفته شد هر بازار مختصات خود را دارد. اگر به عنوان مثال بازار رمزارزها را انتخاب میکنید، باید دقیقا بدانید که مثلا کندل ۴ ساعته یا روزانه بیت کوین چه ساعتی بسته میشود. یا گپ CME چارت بیت کوین را چه روزی باید چک کنید. حتی برخی الگوهای کلاسیک نیز در ۲ بازار پاسخهای کاملا متفاوتی میدهند. به عنوان مثال الگوی سر و شانه در تایم فریمهای پایین معمولا در بازارهای سنتی در صورت کامل شدن، ادامه پیدا میکند اما در بازار رمزارزها این قضیه با درصد خطای بالایی همراه است و در بسیاری از موارد پس از کامل شدن الگو، بازار تغییر جهت داده است.
بنابراین نیاز است که ابتدا و قبل از ورود پول به بازار، سبک تحلیل خود را در آن بازار امتحان کنید و در یک بازه زمانی درصد موفقیت آن را بسنجید و در صورت نیاز آن را تغییر دهید. علاوه بر آن محرکهای بازار، پیدا کردن همبستگی آن بازار با شاخصهای بازارهای دیگر و زیر نظر گرفتن نوع رفتار نهنگهای بازار میتواند به ما کمک کند.
✅نتیجهگیری: از آنجایی که این کار تحقیقاتی است، اندکی زمانبر است؛ اما میتوانید با جستجو در اخبار خبرگزاریهای آن حوزه و پیدا کردن نقطه تمرکز آنها، در این زمان صرفهجویی کنید. مشاوره با یک فرد باتجربه در این حوزه بسیار در این زمینه شما را کمک خواهد کرد. اما به صورت میانگین این بخش نیازمند حداقل یک ماه کار مداوم است.
۳. زمان لازم برای انتخاب سبک ترید
خب تا این مرحله باید شما نقاط ضعف و قوت شخصیت خود در شرایط حساس و همچنین مختصات بازار موردنظرتان را شناخته باشید. در این قسمت با توجه به این نتایج، باید سبک ترید کردن خود را انتخاب کنید که مهمترین آن انتخاب تایم فریم معاملاتی است. بهعنوان مثال اگر شما آدم کمحوصلهای هستید، میتوانید در تایم فریمهای پایین معاملات اسکلپینگ را انجام دهید.
حال اگر شما علاوه بر کمحوصله بودن استرس بالایی دارید، باید یک فیلتر دیگر به سبک ترید خود اضافه کنید. یعنی اجازه دهید بازار در یک بازه رنج بیفتد، حجم معاملات کاهش پیدا کند و آن زمان تنها معاملات سوئینگ را انجام دهید تا حرکات قدرتمند قیمت را شاهد نباشید. فراموش نکنید راز موفقیت تریدرهای بزرگ دنیا در معامله نکردن در اکثریت زمانها و ورود به پوزیشنهای ایمنتر است.
علاوه بر آن باید انتخاب کنید که از چه سبک تحلیلی میخواهید استفاده کنید. به عنوان مثال بسیاری از افراد سبک پرایس اکشن را به تکنیکال کلاسیک ترجیح میدهند؛ اما دقت کنید که در این حالت نیاز است تا بازار را مداوم مانیتور کنید.
✅نتیجهگیری: در صورتی که ۲ مرحله پیش را بهدرستی طی کرده باشید و دانش تحلیلی شما هم به اندازه کافی باشد، احتمالا برای اینکه ببینید کدام تایم فریم و کدام سبک تحلیلی به مذاق شما خوش میآید، حدود یک هفته زمان نیاز خواهید داشت.
دیدگاهها